وکیل یاب اصفهان برای استعلام وکیل در اصفهان

آیا به دنبال وکیل متخصص هستید؟ در وکیل یاب پیدا می کنید

وکیل یاب اصفهان برای استعلام وکیل در اصفهان

آیا به دنبال وکیل متخصص هستید؟ در وکیل یاب پیدا می کنید

اگر به دنبال وکیل کاربلد و متخصص هستید به سادگی‌ می‌توانید در وکیل یاب وکلای خبره و سابقه و نحوه عملکرد وکلا را بررسی نمایید.

بایگانی
۲۳شهریور

ازدواج دختر باکره بدون اجازه پدر یا جد پدری 

 

ازدواج دختر باکره بدون اجازه پدر یا جد پدری باطل است.
طبق نظر مشورتی 1261/92/7 30 شهریور سال 1392 اداره حقوقی قوه قضائیه ، ازدواج دختر باکره بدون اجازه پدر یا جد پدری باطل (نامعتبر) است و تا زمان لغو حکم ازدواج، عواقب ازدواج عواقب درستی دارد. مفاد ماده 1043 قانون مدنی که ازدواج دختر باکره را با اجازه پدر تعلیق می کند، شرط صحت ازدواج نیست، بلکه شرط بهبود ازدواج است. ازدواج ثبت نشده است و زن و شوهر ، اگر بخواهند ازدواج خود را رسمی کنند ، می توانند با اعلامیه رسمی مطابق ماده 32 قانون ثبت احوال ، مشکلات را حل کنند. طبق ماده 1043 قانون مدنی « ازدواج دختری که هنوز ازدواج نکرده است، حتی اگر به سن بلوغ رسیده باشد، با اجازه پدربزرگ پدری یا پدری او فسخ می شود. مگر این که بدون دلیل خاصی اجازه ازدواج را ندهند در این صورت دختر می‌تواند با معرفی کامل مردی که می‌خواهد به او شوهر کند و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده به دادگاه مدنی خاص مراجعه کند و توسط دادگاه مزبور مراتب به پدر یا جد پدری اطلاع داده شود و بعد از 15 روز از تاریخ اطلاع و عدم پاسخ موجه از طرف ولی دادگاه مزبور می‌تواند اجازه نکاح را صادر کند.»

 

آیا ممکن است دختری برای اردواج نیازی به اجازه پدر نداشته باشند؟ چگونه؟

 

اولین چیزی که منجر به لغو اجازه پدر در ازدواج دختر می شود این است که پدر بدون دلیل موجه با ازدواج مخالفت می کند؛ یعنی دختر در موقعیت نیاز به ازدواج قرار دارد و قصد دارد با مردی ازدواج کند که ویژگی های آن مورد تأیید عرف جامعه باشد، اما اجبار پدر اجازه نمی دهد بدون دلیل منطقی و معقول این کار را انجام دهد.

در این مورد، اجازه او لغو می شود و دختر می تواند با حمایت دادگاه ازدواج کند. البته باید توجه داشت که ورود قوه قضائیه به خانواده همیشه خوشایند نیست و اگر دختری با خانواده خود مخالف باشد و با اجازه دادگاه ازدواج کند و خانواده در این تصمیم مهم حذف شوند ، این شخص به طور طبیعی خانواده خود را در مراحل دیگر تحمل کنید. زندگی محروم خواهد شد. بنابراین ، نمی توان گفت که تمام مشکلات با اجرای این قانون پایان می یابد، زیرا این یک روند مداوم است و مناسب است که حمایت قضایی جایگزین حمایت خانواده که محیطی امن است، نگردد ، مگر اینکه شرایط خاصی وجود داشته باشد. ایجاد شده..

غیبت سرپرست نیز حق وی را از این حیث باطل می کند. در ماده 1044 قانون مدنی ، اصلاح شده در 1370 ، در این زمینه مقرر شده است: »مادر دختر و سایر اقوام نیز مجاز به دخالت در ازدواج نیستند. سرپرست تعیین شده توسط سرپرست اجباری نیز از این حق محروم است.

مواردی که دختر نیازی به اجازه سرپرست خود برای ازدواج ندارید:

 

در برخی موارد ، اجازه سرپرست دختر باطل می شود و دختر باکره می تواند بدون اجازه پدر یا جد پدری خود ازدواج کند. چنین ازدواجی معتبر و موثر است. آنها عبارتند از:

1- اگر قیم زنده نیست.

2- اگر قیم مسافر یا غایب باشد، قیمومت او ساقط می شود و نیازی به اجازه او نیست.

3- اگر ولی دارای اهلیت نباشد. بنابراین ، فرد بازداشت شده حق مداخله ندارد.

4- باید در اجازه دختر مصلحت اندیشی کند ، زیرا اختیارات او منحصر به علاقه دختر است.

5- در رعایت مصلحت باید دلسوز باشد. وگرنه یک مانع بی دلیل اجازه ولی را بی تاثیر میکند.

مخالفت ولی با ازدواج دختر

به طور طبیعی ، از نظر حقوقی ، اثر این مجوز عدم تأثیر قرارداد است. یعنی اگر دختر بدون اجازه پدر و جد پدری که سرپرست او محسوب می شوند ازدواج کند ، ازدواج وی باطل می شود. بنابراین ، در این صورت ، اگر پدر یا جد پدری بعد از ازدواج اجازه دهند ، ازدواج معتبر است ، اما اگر اجازه ندهند و با آن مخالفت کنند ، طبیعتاً ازدواج از ابتدا باطل تلقی می شود. اما قانونگذار پذیرفت که پدر می تواند بدون دلیل موجه با ازدواج دختر مخالفت کند. در این مورد ، تصمیمی که قانونگذار تعیین می کند این است که دختر به دادگاه می رود ، به طور کامل وارد می شود و ویژگی های فرد مورد ازدواج ، اندازه مهریه و همه عوامل موثر ازدواج او را شرح می دهد. در نهایت ، پس از موعد مقرر کوشش ، اجازه دادگاه ممکن است جایگزین اجازه پدر شود.

 

در آخرین اصلاحیه ماده 1043 قانون مدنی آمده است: "ازدواج دختر باکره، حتی اگر به سن بلوغ رسیده باشد ، با اجازه پدر یا جد پدری او فسخ می شود و هر زمان که پدر یا جد پدری از دادن اجازه خودداری کنند. بدون دلیل موجه ، اجازه او لغو می شود و "در این مورد دختر می تواند با اخذ مجوز از دادگاه مدنی خاص ، با نمایندگی کامل مردی که می خواهد ازدواج کند و طی کردن شرایط ازدواج، به دفتر ازدواج مراجعه کرده و ازدواج را ثبت کند. "

 

معیارهای توجیه یا عدم توجیه مخالفت پدر چیست؟

 

توجیه یا عدم مخالفت پدر با ازدواج دختر با بررسی علت مخالفت و مطابقت آن با عرف جامعه مشخص می شود. دادگاه در این زمینه تصمیم می گیرد و قاضی از طرف عرف اظهار نظر می کند.

منبع: سایت صدای وکیل

 

۱۷شهریور

تفاوت شهادت زن و مرد در دادگاه

تفاوت شهادت زن و مرد در دادگاه موضوع مقاله ای است که ما قصد داریم به آن بپردازیم. گاهی اوقات حضور یک شاهد در دادگاه می تواند بسیاری از مشکلات حقوقی را باز کند و ممکن است یک فرد و یک خانواده را نجات دهد. بارها اتفاق افتاده است که در شرایط مختلف و حساس ، برای اثبات موضوع به حضور شاهد نیاز بوده است. در کتاب حقوق ، قانونگذار شرایطی را برای چنین مواردی پیش بینی کرده است که در صورت وجود این شرایط می تواند صحت یا عدم صحت موضوع را در دادگاه ثابت کند.
در بسیاری از موارد ، قاضی محاکمه از یک شاهد برای اثبات پرونده خود و همچنین بررسی کامل درخواست می کند. لازم به ذکر است که شاهد یا شاهدان مورد نظر باید شرایطی را داشته باشند که شهادت آنها مورد قبول دادگاه و قانون قرار گیرد. در مقاله زیر شرایط شهادت در دادگاه ، شرایط شهود ، تفاوت شهادت زن با شهادت مرد و ... را بررسی می کنیم.

شاهد کیست؟

در حقوق، شاهد به عنوان شخصی معرفی می شود که برای اثبات امر به دستور قاضی در دادگاه حاضر می شود و فقط بر اساس حقایق و مواردی که اطمینان کامل دارد شهادت می دهد. به این ترتیب ، با کمک شاهدان ، صحت یا دروغ بودن اظهارات شخص یا موضوعی که می خواهند برای آن شهادت دهند ، مشخص می شود.

زمان احضار شاهدان در دادگاه

حداقل شرایط حضور شاهدان در دادگاه مربوط باید فراهم شود. این شرایط به این صورت است که یا قاضی پرونده از شاهدی درخواست می کند تا سخنان متهم یا شاکی را بپذیرد ، یا متهم یا خود شاکی برای اثبات سخنان خود شاهدانی را معرفی می کند. در برخی موارد ، متناسب با شرایط پرونده ، دادگاه مربوطه از افراد حاضر در زمان وقوع جنایت یا حادثه می خواهد در دادگاه حاضر شده و به عنوان شاهد عمل کنند.

افراد واجد شرایط برای شهادت

وکیل دادگستری اظهار دارد که بدیهی است که باید برای شهادت سخت گیری کافی انجام شود تا نتیجه به احتمال زیاد نزدیک به واقعیت باشد. بنابراین ، قانونگذار باید شرایط خاصی را شاهد باشد ، از جمله ؛ بلوغ ، دلیل ، ایمان ، عدالت ، عدم ارتباط خانوادگی با متهم ، عدم خصومت با طرفین پرونده و ... را در نظر می گیرد. اگر در زمان شهادت به نام خدا قسم بخورد که جز حقیقت و واقعیت چیزی نگوید ، اظهارات وی پذیرفته می شود. همچنین شهادت در مورد جنسیت شاهد بسیار مهم است. از آنجا که قانونگذار مربوطه بین شهادت زن و مرد تفاوت هایی قائل شده است ، در قسمت زیر به تفاوت شهادت زن و مرد در دادگاه می پردازیم.

شهادت زن در دادگاه

آیا شهادت یک زن در دادگاه پذیرفته می شود؟ همانطور که در حقوق ذکر شده است ، شهادت زن از شهادت مرد کمتر اعتبار دارد. اما از آنجا که شهادت حق هیچ کس نیست ، عدم اعتبار به این معنا نیست که زنان از حقوق کمتری نسبت به مردان برخوردارند. قانون شهادت را انجام وظیفه تعریف می کند ، به طوری که هر انسانی وظیفه دارد در صورت آگاهی و شایستگی برای حقوق دیگران شهادت دهد.

از آنجا که شرایط روحی و روانی مردان و زنان بسیار متفاوت است و زنان بیشتر احساساتی عمل می کنند ، به عبارت دیگر ، به گفته قانونگذار ، متقاعد کردن زن برای دادن شهادت دروغ یا شهادت غیرواقعی آسان تر است ، بنابراین شهادت یک زن از یک مرد اعتبار آن کمتر است و طبق قانون ، شهادت دو زن برخلاف شهادت یک مرد است.

شهادت مرد در دادگاه

در کتاب حقوق ، قانونگذار به شهادت مرد اعتبار بیشتری می بخشد. دلیل این امر این است که مردان در شرایط و رویدادهای رخ داده در جامعه حضور بیشتری داشته و فعالتر بوده اند. از آنجا که آنها اطلاعات بیشتری در مورد آنچه اتفاق افتاده است دارند ، طبق قوانین ذکر شده ، گاهی اوقات در دادگاه ها ، قاضی پرونده برای مسائل پیش پا افتاده ، دستور حضور شاهد را می دهد ، که برای مرد راحت تر است و مرد می تواند در هر شرایطی. حضور در دادگاه. علاوه بر این ، شهود مرد مسئولیت سنگین تری دارند و در صورت شهادت دروغ با آنها شدیدتر برخورد خواهد شد.

تفاوت شهادت زن و مرد

همانطور که اشاره کردیم ، مردان و زنان از نظر شهادت دارای تفاوتهای مهم و جدی هستند که اساسی ترین آنها این است که یک مرد و دو زن ملزم به شهادت هستند. در بخشهای زیر می توان به مسائلی از قبیل: زن نسبت به مرد احساساتی دارد ، زن در صورت ازدواج یا حتی مجرد بودن اختیار کافی بر مرد ندارد ، همچنین وضعیت دادگاه و مشکلات پیش آمده با روحیه زن سازگار نیست و در بیشتر موارد دادگاه شهود مرد را به شهود زن ترجیح می دهد. همچنین ، زنان احساسات قوی تری نسبت به مردان دارند و ممکن است در شرایط عاطفی به دلایل احساسی شهادت دهند که در نهایت منجر به بی عدالتی می شود.

بین شهادت زنان و مردان در دادگاه به دلیل عدم صلاحیت زنان به دلیل درک پایین آنها نیست و برعکس ، برای مردان یکسان نیست ، زیرا یکی از دلایل اصلی احساسات زنان نسبت به مردان است ، و چون موقعیت زنان در جامعه امروز بسیار بالاست. این قانون به هر دلیلی اجازه حضور زنان در دادگاه را نمی دهد. همچنین طبق اظهارات و قوانین موجود در کتاب حقوق ، فردی که به عنوان شاهد به دادگاه معرفی می شود باید حداقل شرایط را داشته باشد که عبارتند از عقل سلیم ، عدالت و .. این بدان معناست که شاهد مربوطه ، صرف نظر از جنسیت ، باید دارای تمام شرایطی باشد که قانونگذار در کتاب حقوق ذکر کرده است تا بتواند بر اساس اظهارات وی در مورد پرونده تصمیم نهایی را بگیرد.

سایت وکیل یاب، در پیشبرد سریع پرونده در کلیه زمینه های جنایی و حقوقی به شما کمک می کند.

 

۱۶شهریور

حق مسکن چیست؟

بهترین وکیل خانواده سایت وکیل یاب در تعریف حقوق می گوید: حقوق به معنای امتیاز و استعدادی است که به فرد داده می شود و او این فرصت را دارد که از این امتیاز و توانایی برای رفع نیازهای خود استفاده کند. این قبل از تعهد و تعهد است و به معنای احترام و توجه به حقوق و حقوق دیگران است. حق مسکن نیز یکی از انواع حقوقی است که به زنان داده می شود.

تعهد به دو دسته تقسیم می شود:

  1.  تعهدی که جامعه بر عهده افراد گذاشته است.
  2. تعهد مشخص شده در قراردادها برای اشخاص.

یکی از این تعهدات قراردادی شرایط در طول ازدواج است که با رضایت طرفین در مفاد قرارداد ازدواج آنها لحاظ می شود، یعنی این شرایط وقتی رسمی می شود که در دفتر اسناد رسمی و سند ازدواج با امضای هر دو شخص وارد شود. موارد این شرایط در قانون مشخص نشده است و همانطور که گفتیم با توافق طرفین تعیین می شود. در این مقاله تصمیم داریم حق مسکن را با توافق طرفین توضیح دهیم که یکی از این شرایط در ازدواج است که بسیار رایج و مهم است و این شرط تعیین حق انتخاب خانه ، شهر یا محل سکونت است با توافق کشورها حق مسکن نیز در سند ازدواج ثبت شده است.

برای دریافت مشاوره و استعلام وکیل در اصفهان کلیک کنید.

حق مسکن

به گفته وکیل خانواده، اولین قدم برای شروع زندگی مشترک، آماده سازی خانه برای زندگی است. این بدان معناست که تهیه خانه برای زندگی یکی از شرایط ضروری است که می تواند منجر به اختلاف و بحث بین زوجین شود.
در نظام حقوقی ایران، اصل بر این است که زن برای زندگی باید در خانه ای که شوهر تعیین کرده است زندگی کند مگر اینکه شوهر اختیار تعیین مسکن را به زن داده باشد. به عبارت دیگر ، در صورت موافقت و قبول شوهر ، زن می تواند حق و اختیار تعیین خانه و شهر محل سکونت را در طول ازدواج داشته باشد. اکنون ، اگر مرد نتواند خانه را برای مسکن آماده کند ، زن می تواند او را مجبور کند که از طریق دادگاه مسکن تهیه کند.

حق مسکن و شرایط قرارداد

برای اینکه زن بتواند از مسکن برخوردار شود، باید به وضوح در قرارداد قید شود. به عبارت دیگر، شما باید مستقل باشید ، شهر محل سکونت یا حتی خانه موردنظر برای از بین بردن ابهامات در این مورد ، زیرا اگر فقط بیان شود که همسر تعیین مسکن را بر اساس قانون تنها می تواند انتخاب کند و شهر محل سکونت را تعیین می کند. در صورتی که زن حق تعیین مسکن را داشته باشد ، ممکن است شوهر را ملزم به ارائه یک خانه مستقل با طرح شکایت در دادگاه کند. بنابراین ، برای شوهر امکان درخواست اطاعت وجود ندارد مگر اینکه شوهر خانه جداگانه ای تهیه کرده باشد.

حق مسکن در قانون مدنی و شرایط حق اقامت زن

طبق مفاد ماده 1107 قانون مدنی دریافتیم که منظور از نگهداری، برآوردن تمام نیازهای عادی زن متناسب با وضعیت او مانند پوشاک، مسکن، غذا، دارو، وسایل منزل و غیره است. بنابراین نتیجه می گیریم که مرد موظف است مسکنی متناسب با شأن و جایگاه زن ارائه دهد، در غیر این صورت این مورد مشکل محسوب می شود و علاوه بر این، ناتوانی در تأمین مسکن عدم پرداخت هزینه نگهداری محسوب می شود. زوجه همچنین می تواند مطابق ماده 1129 قانون مدنی تقاضای طلاق کند. اما اگر زن بدون دلیل موجهی از زندگی در خانه ای که شوهرش تهیه کرده مانع شود، غیرقانونی تلقی می شود و حق تعمیر و نگهداری را نخواهد داشت. برای اطلاعات بیشتر می توانید مقاله شرایط حقوق مسکن زنان را نیز مطالعه کنید.

وکیل خانواده در اصفهان مواردی را که زن حق دارد صاحب خانه ای غیر از همسرش باشد به شرح زیر ذکر می کند:
اگر زن و شوهری که زیر یک سقف و در یک خانه زندگی می کنند باعث ترس و ترس از دست دادن جان و ناموس زن شود؛ بر اساس این وضعیت ، و همچنین مطابق ماده 1115 قانون مدنی ، یک خانه مستقل تهیه کنید. در این مورد ، زن حق دارد تا زمانی که دادگاه به زوجه دستور بازگشت به خانه شوهر را ندهد، نفقه دریافت کند.

آیا خانه پدرشوهر یک خانه مستقل است؟

اگر مسکنی که مرد به منظور زندگی مشترک در نظر گرفته است ویژگی های لازم را نداشته باشد، مورد تایید نخواهد بود. امکانات شامل اتاق نشیمن، حمام، توالت و آشپزخانه مجزا است. بنابراین زن یا شوهر نمی توانند همسر خود را به اجبار به خانه مشترک با والدین خود ببرند. در چنین مواردی، دادگاه متخصصی را برای بررسی محل اعزام می کند و اگر این مکان ویژگی های مشخص شده را نداشته باشد ، مکان را مستقل نمی داند و ترتیب می دهد که زن و شوهر خانه ای مستقل تهیه کنند.

ممکن است به دلایلی زن و شوهر در ابتدای زندگی مشترک در خانه اقوام شوهر زندگی کنند. در چنین حالتی، اگر دادگاه تشخیص دهد که زندگی با اقوام و دوستان شوهر با شأن و جایگاه زن متناسب نیست، به زوجین دستور می دهد خانه مستقلی تهیه کنند. در این شرایط، زن حق دارد از اطاعت خودداری کند تا اینکه شوهر به او مسکن بدهد، اما او همچنان حق نگهداری دارد.

برای دریافت مشاوره و استعلام وکیل در تهران کلیک کنید.

حق مسکن برای یک زن چیست؟

همانطور که بارها ذکر شد و وکیل خانواده تأکید کرد ، مسکن ارائه شده توسط زن و شوهر برای شایستگی وضعیت و موقعیت اجتماعی زن ضروری است، علاوه بر این، مبلمان و وسایل باید برای زن مناسب باشد.

که البته، مددکار اجتماعی موقعیت و منزلت زنان را تشخیص میدهد. هنگامی که مراقب به محل تعیین شده یا زندگی مشترک می رسد ، وضعیت محله، اثاثیه و خانه را بررسی می کند و آن را با وضعیت زن قبل از ازدواج در خانه پدرش مقایسه می کند. در نهایت، وی پس از بررسی دقیق عوامل مختلف مانند اشتغال، درآمد، وضعیت تحصیلی و شرایط زندگی، نظر خود را بیان می کند.


بهترین وکیل تهران می گوید که اگر زنی حق تعیین خانه دارد، حق او محدود به زمان خاصی نیست و نمی توان گفت که یکی دو بار ساقط شده و از بین می رود. اما این حق دائمی است و می توان به طور مکرر تمرین کرد. البته، این نکته را نیز باید در نظر داشت که تعیین این حق برای زن به معنای سوء استفاده از آن و مجبور کردن همسرش به زندگی در خارج یا حتی با اعضای خانواده نیست.

مراحل و مدارک مورد نیاز برای درخواست طلاق به دلیل نداشتن مسکن

مدارک مورد نیاز برای ارائه این درخواست عبارتند از: اصل شناسنامه، اصل کارت ملی، اصل قرارداد یا کپی تمام صفحات آن

در اینجا چند مرحله وجود دارد که می توانید برای شروع روند آماده سازی برای میانجیگری انجام دهید:

  •  ثبت نام در سیستم اطلاع رسانی الکترونیکی (ثنا)
  •  ثبت طلاق به دلیل عدم ارائه مسکن برای زندگی مشترک در دفاتر خدمات الکترونیکی دادگاه
  • ارجاع پرونده به دادگاه از دفاتر خدمات الکترونیکی دادگاه و مشخص شدن شعبه پرونده و زمان آن از طریق پیامک
  •  تشکیل اولین جلسه دادگاه و اخطار زوجین به منظور تهیه مسکن مناسب برای زندگی مشترک

در صورت نیاز به مشورت با وکیل خانواده می توانید برای رزرو نوبت خود از طریق راه های درج شده در لیست اقدام کنید.

۱۵شهریور

روشهای تشخیص مستثنیات از زمین های ملی

اگر زمین قبل از تاریخ تصویب قانون (1341) یا قبل از تاریخ صدور شناسنامه دارای یک یا چند یا همه ویژگی های زیر باشد ، زمین مرمت می شود یا مستثنیات است:

  • قطعاً به عنوان زمین کشاورزی (کشاورزی یا باغی) معروف است. اگر عرفا عملاً در محدوده زمین های زراعی در منطقه یا روستا واقع شده اند. در صورت وجود منبع آب (چاه - چشمه - قنات - رودخانه و ...) در منطقه آبیاری.
  • در صورت تسطیح (دو فلسفه برای تسطیح زمین وجود دارد. اول ارائه شیب است که عملکرد سیستم موجود یا سیستم طراحی شده را به حداکثر می رساند. در روش دوم ، سیستم آبیاری به گونه ای طراحی شده است که با بهبود حداکثر کارایی را به دست آورد. شرایط توپوگرافی، زیرا هزینه های تسطیح زیاد است و به دلیل جابجایی زیاد خاک در برخی از قسمتهای مزرعه خاک حاصلخیز سطحی وجود ندارد. روش معمول روش دوم است.) و برای عملیات کشاورزی و آبیاری آماده باشید. اگر هیچ سطح غیرمعمول و شیب دار وجود نداشته باشد و از نظر عرف و عملی به زمین دیمزار گفته شود. اگر زمین دارای زمین خشک یا آبیاری و محدودیت قانونی یا ثبتی یا معمول باشد.
  • اگر متحجر شده باشد (هر اقدامی که آغاز احیای زمین باشد ، تحجر نامیده می شود.
  • اگر در بالادست رودخانه های قدیمی وجود داشته باشد یا اثری از نهرهای قدیمی منشعب شده از سدهای رودخانه وجود داشته باشد.
  • در صورت مشاهده نهرهای قدیمی یا اثری از نهرهای قدیمی در زمین ، حمل یا رساندن آب از قنات یا چشمه های قدیمی به زمین. اگر درختان کهنسال در مسیر نهرها و اطراف قدیمی قرار دارند.
  • اگر زمین مورد مناقشه تحت بالاترین آب و هوای آبی موجود یا قدیمی باشد. زمینهای بالادست معمولاً زمینهای بازسازی نشده ای هستند زیرا آب از ابتدا وارد آنها نشده است و زمینهای زیر جوی به دلیل تصرف آب توسط آنها ، زمینهای احیا شده هستند.
  • در صورت وجود ساختمانهای قدیمی و ساختمانهای سنتی مربوط به کشاورزی ، مانند: باغ خانه ، خط الراس ، دام ، ذخیره آب و غیره ، یا اثری از آنها یا اثری از آنها در محل.
  • اگر زمین به شکل سد باشد و منطقه با چندین سد قدیمی (معروف به زوله) پوشانده شود و سابقه و پیامدهای استفاده قدیمی از آب جاری چشمه برای آبیاری محصول وجود داشته باشد.

مستثنیات اراضی

اگر در پوشش گیاهی خاک اثری از گیاهان مرتعی چند ساله و گونه های مرتعی پایدار وجود نداشته باشد ، اگر پوشش گیاهی موجود محصول محصولات قبلی و محصولات قدیمی تر باشد.

اگر در عکسهای هوایی از جسم با استفاده از استریوسکوپ کار احیای قدیمی دیده می شود. به شرطی که کارشناس منتخب دادگاه دارای صلاحیت فنی ویژه ای برای تفسیر عکس های هوایی باشد.

اگر زمین مورد نظر در ناحیه زمین های زراعی (زرد) در نقشه های هوایی که بر اساس عکس های هوایی تهیه شده است ، قرار داشته باشد. تشخیص این امر نیز بسیار حساس است و کارشناسان باید سعی کنند از نقشه های هوایی برای اثبات سرانجام دلایل دیگر خود استفاده کنند.

اگر سن درختان پیر گواهی بر قدمت احیای باغ (به ویژه در باغهای بارانی) و زمین های شیب دار باشد. باید جاده ها و معابر در مناطق دیمزار وجود داشته باشد که نشان می دهد در گذشته فقط برای سفر به سرزمین های دیمزار مورد استفاده قرار می گرفته است و اکنون رها شده و آثار آنها در محل خود باقی مانده است.

اگر در قسمتی از زمین می توان آثار نخل های قدیمی را مشاهده کرد. معمولاً این خرمن ها در زمینهای مسطح در ارتفاعات بالا ساخته می شوند تا از باد برای جدا کردن دانه از کاه استفاده شود.
آثار شخم زدن ، شیارها ، تکه تکه شدن ، رسم و سازندهای قدیمی را می توان در نحوه چیدمان زمین مشاهده کرد که نشان می دهد آنها مزارع هستند. شرایط و موقعیت زمین باید به گونه ای باشد که عارفان مرتع و مرتع شناخته نشوند.

اگر شیب زمین مناسب باشد و نوع خاک برای کشاورزی مناسب باشد، اگرچه ممکن است سالها زیر کشت باشد و آثار کشاورزی از بین رفته باشد ، اما وضعیت زمین این واقعیت را نشان می دهد که چنین زمین هایی نمی توانند در مردم گذشته و سخت کوش در امتداد چنین سرزمینی، مستعد حداکثر استفاده هستند.
 وکلای معرفی شده در سایت ما یکی از بهترین گزینه ها برای معافیت ملک و زمین در اصفهان و نهران هستند و مانع تلف کردن وقت مراجعه کنندگان می شود که نشان دهنده وجدان و احترام به کار مراجعین گرانقدر است.

لیست وکلای تهران

لیست وکلای اصفهان

۱۴شهریور

مراحل اعطای مهریه

مهریه یک دین و یک خواسته است که مسئولیت آن در ازدواج بر عهده مرد است. در این قرارداد می توان مهریه را به عنوان خانه یا خودرو با مشخصات خاص ثابت کرد یا متداول بود، مانند مهریه 100 سکه بهار آزادی.

اما اگر زن مهریه را به مرد بخشیده باشد، دیگر حق مطالبه آن را نخواهد داشت.

در زیر در مورد تصمیمات مربوط به اعطای مهریه یا پرداخت مهریه صحبت خواهیم کرد.

اعطای مهریه

اعطای مهریه و انواع مهریه از اموال زن است و او می تواند هر نوع تصرفی در آن داشته باشد ، به عنوان مثال آن را بدهد یا به مرد بدهد.

مهریه به روشهای مختلف امکان پذیر خواهد بود. گاهی اوقات اتفاق می افتد که زن با اعتراف به دریافت مهریه از مرد اعتراف می کند ، که طبق اعتراف خود او حتی اگر دریافت نکرده باشد؛ او دیگر حق درخواست نخواهد داشت.

یا در مورد دیگری، سندی تهیه می کنند یا زوج مرد را از پرداخت مهریه معاف می کنند.

به این می گویند ابرا.

در مورد دیگر، زن مهریه خود را به مردم می دهد. این مهریه نباید چنین تصور شود که چون هدیه ای است که در آن حق رجوع وجود دارد ، بنابراین حق رجوع نیز وجود دارد. خیر، دادن مهریه در اینجا به معنای دادن و دادن مهریه است.

مدارک و مراحل اعطای مهریه

در طی مراحل اعطای مهریه، نیازی به مراجعه به دادگاه و با سند عادی و نوشتن دستی توسط طرفین و حتی شفاهی نیست ، می توان مرد را از مهریه آزاد کرد.

اما اگر به صورت مکتوب یا در یک سند رسمی باشد، بدیهی است که آسیب کمتری وارد می شود و زن نمی تواند از بخشش خود در قالب یک سند رسمی خودداری کند.

برای دریافت سند رسمی اهدای مهریه باید به دفتر اسناد رسمی مراجعه کنید.

برای مهریه دادن شرایط خاصی وجود ندارد ، مگر اینکه زن مجبور باشد این کار را در سلامت کامل انجام دهد و بالغ و عاقل باشد.

به عنوان مثال ، چون سن مداخله مالی 18 سال است ، اگر فردی با زنی 17 ساله یا کمتر ازدواج کند ، زن نمی تواند مهریه خود را ببخشد مگر اینکه 19 ساله باشد.

شرط گذاشتن برای بخشیدن مهریه

در حالی که زن مهریه را می پردازد، می تواند شرطی را نیز ذکر کند یا آن را برای چیزی به تعویق بیندازد.
بخشش مهریه می تواند در شرایط مختلف مورد استفاده قرار گیرد ، اما در بیشتر موارد همان معافیت همسر از پرداخت مهریه را دارد، مگر در مورد فوق الذکر که تابع مقررات هدیه است.

مهریه هم در سند عادی و هم در سند رسمی و هم به صورت شفاهی قابل بخشش است.

متنی نمونه برای بخشیدن مهریه:

 

اینجانب …………………………….. فرزند …………………. دارنده شماره شناسنامه ………………. صادره از ………………… متولد ………………. به شماره ملی ………………….. ساکن …………………………………..

با طیب خاطر و رضای کامل اقرار و اعتراف می نمایم مبنی بر اینکه از تمامی و کل مهریه خود که عبارت از تعداد/مبلغ ……………………. موضوع قباله نکاحیه ثبت شده تحت شماره …………………. دفتر ازدواج شماره…………….. می باشد فقط و منحصراً تعداد …………………. تمام سکه بهار آزادی را به شوهرم آقای …………………………….. فرزند ………………… بشناسنامه ……………………… صادره از ……….. متولد ………………….. ساکن …………………………….. ، بذل و بخشش نموده ام و مقدار ………………………………….. باقیمانده بر ذمه شوهرم با مشخصات بالا می باشد که کما فی السابق عندالمطالبه ، حق اخذ و دریافت آن را دارم و در رابطه با موارد یاد شده هیچ گونه ادعائی از شوهرم با مشخصات بالا نداشته و ندارم.

ضمناً اینجانب ……………………………… با مشخصات ذکرشده در فوق به عنوان شوهر خانم ………………………… با مشخصات بالا با طیب خاطر و رضای کامل نسبت به موارد مندرج در بالا مقر و معترف می باشم . علاوه بر آن

۱- آقای / خانم ………………………. فرزند………….. بشناسنامه ……………………… صادره از …………………. متولد …………….. به شماره ملی ………………………… ساکن ………………………………………………………………………. شغل ………..

۲- آقای / خانم ……………………………… فرزند …………………. بشناسنامه ………………………. صادره از ………………… متولد ……………….. به شماره ملی ……………………….. ساکن …………………………………………………………. شغل ……………… هویت طرفین را تصدیق کردند و ذیل سند را امضاء نمودند.

بتاریخ …. / …. / ………………. هجری شمسی.

نام و نام خانوادگی و امضا و اثر انگشت زوجه                             نام و نام خانوادگی و امضا و اثر انگشت زوج

نام و نام خانوادگی و امضا و اثر انگشت شاهد اول                    نام و نام خانوادگی و امضا و اثر انگشت شاهد دوم

۱۳شهریور

آزادی بیان چیست؟

آزادی یک مفهوم بحث برانگیز است که هر جامعه ای طبق قوانین و فرهنگ خاص خود دارد و متفاوتی برای آن ارائه می دهد. با گذشت زمان، با توسعه جامعه مدنی، مفهوم و محدوده آزادی بیان نیز تغییر کرده است.

آزادی بیان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

تغییرات گفته شده در بحث معنای آزادی متوقف نخواهند شد و تا زمانی که کسی در کره زمین زنده است، مفهوم آزادی سایه به سایه حرکت کرده و بهبود می‌یابد.

یکی از انواع آزادی، آزادی بیان است که در واقع یکی از مهمترین حقوق اساسی افراد است.

آزادی بیان در قانون اساسی ایران نیز ذکر شده است که این بخش آزادی بیان را پوشش می‌دهد.

آزادی بیان در جهان

اعلامیه جهانی حقوق بشر تقریباً توسط همه کشورها به تصویب رسیده است و بنابراین اهمیت زیادی دارد.

 ماده 19 این اعلامیه در مورد آزادی بیان می گوید:

هر کسی در پذیرش و ابراز هرگونه عقیده مختار است و این حق شامل پذیرش هرگونه عقیده بدون دخالت شخص می شود و او به هر نحوی می تواند به صلاحدید خود بدون هیچ محدودیت یا محدودیتی در محدوده های جغرافیایی به اخبار و ایده ها بپردازد. و دریافت و منتشر کنید.

 

هر کشوری که این بیانیه را بپذیرد آزادی بیان را نیز پذیرفته است.

البته باید توجه داشت که گاهی به نظر می رسد طرفین موضوع آزادی بیان را پذیرفته اند یا حتی آن را در قوانین خود اجرا کرده اند؛ اما در واقع آنها ناقض حق آزادی بیان هستند و شهروندان آنها حق اظهار نظر ندارند.

فلسفه آزادی بیان در کشورها بیان آزادانه نظرات و انتقادات، بدون تضمین کاربرد آنها و تهدید آنها است.

آزادی بیان چیست؟

آزادی بیان در ایران

مسئله آزادی بیان در کشورها موضوعی است که صرف نظر از استاندارد و تعریف جهانی، بستگی به عرف جوامع دارد. در ایران نیز قانون اساسی برای آزادی بیان اساسی است.

 در اصل 19 قانون اساسی آمده است:

تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان فقط به خاطر داشتن نظر سرزنش کرد.

منشور شهروندی همچنین شامل بخشی از آزادی بیان است.

در ماده 26 آن منشور آمده است:

هر شهروندی حق آزادی بیان دارد. این حق باید در حدود مقرر در قانون اعمال شود. شهروندان حق دارند نظرات و اطلاعات خود را درباره موضوعات مختلف از طریق وسایل ارتباطی، آزادانه و از طریق جستجو دریافت و منتشر کنند.
دولت باید آزادی بیان را به ویژه در زمینه ارتباطات گروهی و اجتماعی و فضای مجازی از جمله روزنامه ها، مجلات، کتاب ها، سینما، رادیو، تلویزیون و شبکه های اجتماعی و مانند آن مطابق قانون تضمین کند.

عدم حق فشار برای ابراز عقیده

در واقع، دولت از آزادی، استقلال و تنوع رسانه ها در چارچوب قانون حمایت می کند. هیچ مقام رسمی حق ندارد تحت فشار مطبوعات و سایر رسانه ها قرار گیرد یا نشریات و سایر رسانه ها را نقض هنجارهای قانونی برای انتشار یا عدم انتشار اطلاعات یا محتوا سانسور یا کنترل کند.

به طور کلی، ماهیت آزادی بیان انتقاد است و انتقاد مناسب منجر به رشد و توسعه کشور و کارکنان آن می شود.

حال اگر فشار بر رسانه ها یا افراد باعث بی میلی آنها برای اظهار نظر شود، اشتباهات در یک کشور به مرور افزایش می یابد و به مرور زمان منجر به شکست می شود.

آزادی بیان در قانون اساسی

تفسیر آزادی بیان در قانون اساسی مبهم است.

مجلس شورای اسلامی در طرح دیوان عالی کشور برای حمایت از قانون اساسی تصریح کرده است:

هرکسی که قانون اساسی را که وظیفه شورای نگهبان است تفسیر کند و به آن عمل کند یا قانون فعلی را ترک کند به شش ماه تا دو سال زندان محکوم می شود.

در واقع این مقاله که توسط مجلس شورای اسلامی ارائه شده، قطعنامه آزادی بیان با توجه به قانون اساسی را مبهم و مشکوک می کند.

در اصل 98 قانون اساسی نیز آمده است:

تفسیر قانون اساسی بر عهده شورای نگهبان است که توسط سه چهارم آنها تأیید می شود. " این امر باعث شده است که برخی بر این باورند که تفسیر قانون اساسی تنها حق هیأت امنا است، اما خود این تفسیر آزادی بیان و اصل مهم قانون اساسی را که هیچکس حق ندارد زیر سال می برد. 

بنابراین، حتی اگر هیئت امنا حق تفسیر قانون اساسی به طور مستقل را داشته باشد ؛ این امر حق تفسیر قانون اساسی را از دیگران سلب نمی کند و تناقض ایجاد نمی کند.

در پایان بدانید که ... 

آزادی بیان یکی از مهمترین حقوق مدنی افراد در جامعه امروز است. همه افراد در بیان نظرات خود آزادند.

در حقیقت، آزادی بیان به رشد و توسعه دولت ها کمک می کند ، زیرا چنین اظهاراتی اغلب جنبه های انتقادی دارند. همچنین، با توسعه جامعه مدنی، آزادی بیان از نظر مرزها و تغییراتی تغییر کرده است که به تدریج منجر به آزادی بیشتر انسان ها می شود.

لازم به ذکر است که مفهوم آزادی بیان ، اگرچه در سراسر جهان یکسان به نظر می رسد ، اما باید در نظر داشت که با توجه به فرهنگ و باورهای هر زمین، مرزهای این آزادی متفاوت است.

در کشور ما نیز قانون اساسی درباره آزادی بیان بحث می کند.

 در اصل 19 قانون اساسی آمده است:

تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمی توان فقط به دلیل داشتن عقیده مورد حمله یا سرزنش قرار داد.

 

۱۰شهریور

وکیل خانواده کیست؟

مسائل مربوط به حقوق خانواده یکی از رایج ترین و مشکل دارترین مسائل حقوقی در جامعه است، از نامزدی و ازدواج گرفته تا مهریه و طلاق و حق حبس و موضوعات آنها در بین مردم و دادگاه ها بسیار رایج است.

تعریف وکیل خانواده

در مورد تعریف وکیل خانواده باید گفت فردی که در زمینه دعاوی خانوادگی تجربه داشته و علیرغم مواردی که در این زمینه داشته است، تجربه زیادی در زمینه وکالت و مشاوره حقوقی کسب کرده است. در واقع وکیل خانواده سال هاست در دادگاه خانواده و دادگاه عمومی پرونده های مهریه، طلاق، نفقه و حمایت از فرزند را پیگیری می کند.

به همین دلیل، وکیل خانواده تجربه زیادی در رسیدگی به پرونده های دیوان عالی، دادگاه بدوی و تجدیدنظر دارد و میتواند بهترین کمک برای محافظت و مشاوره از شخص و انتخاب بهترین راه حل باشد.

بهترین خدمات مشاوره حقوقی و خانواده را می توان با اسنفاده از لیست استعلام وکیل ما دریافت کرد. وکلای این موسسه با توجه به تجربیات خود در هر زمینه، در پروفایل خود ذکر شده اند که می توان با وکیل و مشاور خانواده، به صورت آنلاین یا تلفنی، از آنها مشاوره گرفت.

تعریف وکیل خانواده

زمینه های تخصصی حقوق خانواده

گفتیم که وکیل خانواده در پرونده های خانواده تجربه دارد، اما می خواهیم طبق قانون در نظر بگیریم که چه پرونده هایی در دادگاه خانواده قابل رسیدگی است. این امر در قانون حمایت از خانواده در سال 1991 بیان شده است.

 که مطابق ماده 4 عبارتند از:

  • نامگذاری و خسارت ناشی از نقض آن.
  • اجازه ازدواج دائم و موقت و ازدواج.
  • شرایط ازدواج.
  • ازدواج مجدد.
  • مهریه.
  • اجرت المثل.
  • طلاق، ابطال و فسخ نکاح و ازدواج.
  • حضانت و ملاقات کودک.
  • نزول.
  • سرپرستی اجباری، سرپرستی، موارد مربوط به قیم و امین اموال بازداشت شدگان و قیمومیت در موضوعات مربوط به آنها.
  • نگهداری اقوام.
  • موارد مفقود شده.
  • سرپرستی کودکان بی سرپرست
  • اهدای جنین.
  • و .... .

بنابراین می توان گفت تخصص وکیل خانواده تنها در زمینه نگهداری، طلاق و مهریه نیست و موارد زیادی را شامل می شود. فردی که با هر یک از مشکلات زیر روبرو می شود ، می تواند از مشاوره وکیل خانواده کمک بخواهد و راه حلی را درخواست کند.

بهترین وکیل خانواده برای حل دعوای خانواده

بسیاری از دعاوی دعاوی خانوادگی است، اما در بیشتر شهرها دادگاه خاصی وجود دارد.

قوانین حقوق خانواده، مانند بسیاری از مسائل دیگر ، پیچیدگی های خود را دارد و افراد عادی اگر بخواهند تحصیلات عمومی خود را صرف طلاق، مهریه و غیره کنند، دچار مشکل می شوند ، بنابراین لازم است افراد با دیدگاه مشورت کنند. آشکارتر تصمیم بگیرید.

یک موسسه حقوقی برتر می تواند یک مشاور حقوقی و وکیل خانواده ارائه دهد تا در مسائل حقوقی به شما کمک کند.

برای شخص بسیار مهم است که با وکیل خانواده مشورت کند و سوالات و ابهامات خود را از طریق آنها برطرف کند.

برای طلاق با رضایت متقابل با وکیل خانواده مشورت کنید

طلاق، اگرچه ممکن است یک توافقی باشد؛ اما در واقع این خواسته مرد است و ازدواج محسوب نمی شود ، یعنی در طلاق توافقی، مرد با طلاق همسر خود موافقت می کند یا هر دو تصمیم به جدایی گرفته اند.

در صورت طلاق با رضایت متقابل ، تشریفات باید از قبل رعایت شود و زوجین نیز باید در موارد خاصی به توافق برسند.

برای آگاهی کامل از روش طلاق با رضایت متقابل و شرایط آن ، می توانید از وکیل خانواده مشاوره بگیرید و راه حل های لازم را جستجو کنید.

توصیه طلاق از طرف زن

قانون برای زنان مانند مردان حق طلاق را در نظر نگرفته است و تنها در مواردی که یک زن در زندگی دچار مشکل شود ، حق دارد که درخواست طلاق کند.

در حقوق مدنی انواع مختلفی از مشکلات نیز ذکر شده است که البته موارد استثنایی نیستند و موارد بسیاری دیگر را شامل می شوند. عناصری که می توان آنها را نزاع دانست

مثالها عبارتند از: اعتیاد مرد، اخلاق مرد و مشکلات روانی ، مشکلات خانوادگی، عدم پرداخت نفقه، بد اخلاقی و غیره. ... برای هر یک از این موارد، مستند زوجین، طلاق باید با دلایل اثبات شود.

در غیر این صورت، دادگاه تا زمانی که شرمندگی زن برای طلاق ثابت نشود؛ او حکم طلاق را صادر نخواهد کرد. این درخواست از زن عواقب دیگری از قبیل مهریه، اعدام، حضانت فرزند و ... دارد که جزئیات، عواقب و تصمیمات آن توسط وکیل خانواده قابل درخواست است.

برای تسریع و توسعه حق دسترسی به وکیل، وبلاگ ما متشکل از وکلای متخصص در سراسر کشور است که خدمات حقوقی را به صورت آنلاین و تلفنی به عموم مردم ارائه می دهند.

مشاوره وکیل خانواده برای سرپرستی

حضانت یکی از مسائلی است که باید با جدایی زن و مرد به آن توجه شود. با این حال ، طبق عرف و قوانین عمومی ، ملاک حضانت سن کودک است و کودک تا 7 سالگی در کنار مادر و سپس در کنار پدرش خواهد بود. اما معیار اصلی با توجه به بهترین منافع کودک چه خواهد بود.

در کل موارد زیادی وجود دارد که در حیطه کاری وکیل خانواده میگنجد... شما میتوانید برای ارتباط و استعلام بهترین وکلا در اصفهان در وبلاگ خود ما سرچ کنید و یا اگر وکیل خانواده محبوب و عالی را میشناسید از طریق کامنت ها به ما اطلاع دهید.

 

۰۸شهریور

هزینه تعویض و صدور گذرنامه در 1400

گذرنامه یک سند هویت معتبر است که حاوی اطلاعات شخصی هر شخص است. گذرنامه در واقع تابعیت یک کشور است. برای کسانی که به کشور دیگری سفر می کنند.

نام کشور هر شخص در گذرنامه وی درج می شود و بنابراین هویت ملی وی در طول سفر مشخص می شود.

گذرنامه سندی است که در همه کشورها به رسمیت شناخته می شود. گذرنامه توسط دولت یک کشور برای شهروندان آن صادر می شود. از طریق آنها، مردم می توانند از مرزها عبور کرده و به کشورهای دیگر سفر کنند.

گذرنامه ها دارای مدت اعتبار ثابتی هستند و پس از انقضا باید تعویض شوند.

معمولاً مدت اعتبار هر گذرنامه 5 سال است. سفارت هر کشور گذرنامه معتبر حداقل 6 ماهه برای پذیرش خارجی ها می پذیرد.

این مقاله اسناد مورد نیاز برای تغییر گذرنامه و هزینه تغییر و صدور گذرنامه در سال 1400 را شرح می دهد.

هزینه پاسپورت در 1400 چقدر است؟

هزینه صدور پاسپورت

هزینه پاسپورت در سال 1400. مبلغ دریافتی در طول تمدید گذرنامه هر سال با توجه به سطح تورم تغییر می کند. این هزینه ها شامل هزینه های پستی ، هزینه های شهرداری و اجرای قانون و هزینه پلیس +10 است.

شما معمولاً مبلغ هزار تن برای فرم ثبت نام دریافت می کنید.

نکته قابل توجه این است که پرداخت مربوط به شهرداری و پلیس و به طور کلی تمام هزینه های مربوط باید از طریق کارت خوان موجود در پلیس +10 پرداخت شود.

همچنین باید حدود 3750 تن برای سازمان شهرداری و 75000 تن برای سازمان انتظامی پرداخت کنید.

به طور کلی می توان گفت هزینه تعویض و تمدید گذرنامه به اضافه هزینه پست حدود 200 تا 300 هزار تن است.

مراحل تمدید گذرنامه

دلایل مختلفی وجود دارد که افراد باید پاسپورت خود را تغییر دهند. مانند از دست دادن گذرنامه، آسیب، تاریخ انقضا، تغییر داده های شخصی دارنده گذرنامه، درخواست جداسازی نام فرزندان در گذرنامه و پر کردن تمام صفحات گذرنامه.

برای تمدید یا تغییر گذرنامه خود، ابتدا باید به یکی از ایستگاه های پلیس +10 بروید.

هنگامی که گذرنامه شما توسط مامور گذرنامه بررسی و تأیید شد ، رسیدی برای شما صادر می شود که هنگام تحویل گذرنامه باید آن را به پستچی نشان دهید.

معمولاً یک هفته تا 10 روز طول می کشد تا گذرنامه جدید شما صادر و به آدرس شما ارسال شود.

۰۶شهریور

وقف چیست؟

به گفته وکیل عالی؛ وقف در لغت به معنی توقف ، حبس کردن و منحصر نمودن می باشد . وقتی شخصی اصل یک مال یا منافع حاصل از آن برای خدمات عمومی یا اختصاصی برای خیر و رضای خدا هدیه می کند وقف گفته می شود . که باعث عدم انتقال آن به دیگری می شود و هر گونه معامله را نسبت به مال وقفی غیر ممکن می کند .در قانون مدنی در تعریف وقف چنین آمده است ( وقتی عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود .)

انواع وقف

طبق قانون و گفته وکیل اصفهان وقف را می توان به دودسته تقسیم نمود :

وقف خاص

در وقف خاص ، افرادی که از مال موقوفه استفاده می کنند اشخاص ، اقشار یا گروهی خاصی هستند . مانند زمانی که وقف برای دانشجویان یا دانشگاه خاص یا یک گروه خاصی می باشد .

وقف عام

در وقف عام ، افرادی که از مال موقوفه استفاده می کنند ، شخص یا گروه خاصی نمی باشند. این وقف برای مصلحت عمومی می باشد . مانند زمانیکه وقف برای مساجد ، بیمارستان ها یا مردم روستاها باشد .

شرایط صحت وقف

مال وقف باید قابل رؤیت و مال عینی باشد ( منافع یا دیون نباشد) ، مال شخص وقف کننده باشد ، مال وقفی باید دارای منفعت حلال بوده و منفعتش متعلق به غیر نباشد زیرا مانع تصرف می باشد . پس کسی که ملکش در رهن است نمی تواند ملک را وقف نماید . مال وقفی باید جز آن دسته اموالی باشد که با استفاده از آن مال تمام نشود . پس می توان گفت خوراکی های تمام شدنی مانند وقف میوه درخت اشتباه می باشد ولی خود درخت یا باغ قابلیت وقف را خواهد داشت و صحیح می باشد . وقف مالی صحیح می باشد که قابلیت تحویل دادن را داشته باشد .

در نتیجه اگر حیوانی وقف شود که فراری بوده و امکان اینکه آن حیوان تحویل داده شود وجود نخواهد داشت و صحیح هم نخواهد بود . مال موقوفه باید برای منفعت حلال وقف شده باشد ، اگر برای منفعت حرام وقف شود مانند وقف جایی برای اینکه مشروب فروشی شود یا برای کارهای های حرام وقف شود در این صورت وقف باطل می باشد . وقف واقع می شود به قبض اقباض یعنی تحویل و تسلیم و این تحویل و تسلیم را می توان جزء شرایط صحت وقف قرار داد  . طبق ماده 59 قانون مدنی شخص واقف باید مال موقوفه را به قبض بدهد تا وقف تحقق یابد و در صورتی که وقف را به تصرف ندهد وقف محقق نخواهد شد .

ارکان وقف

واقف ، موقوف علیهم ، عین موقفه  را می توان ارکان وقف به شمار آورد .

واقف

اولین رکن از عقد وقف واقف آن می باشد . واقف کسی است که مالش را وقف می نماید .

شرایط واقف

طبق گفته وکیل عالی واقف باید دارای اهلیت قانونی و شرعی برای وقف نمودن را داشته باشد . واقف باید اهلیت انعقاد قرار داد وقف را داشته باشد . یعنی باید عاقل باشد و در وقف باید قصد و رضایت داشته باشد  . همچنین باید مالک مال موقوفی باشد و بعد از آن صلاحیت وقف نمودن مالش را نیز داشته باشد .

موقوف علیهم

دومین رکن از ارکان وقف موقوف علیهم می باشد . موقوف علیهم کسانی هستند که مال به نفع آن ها وقف شده است . حق استفاده نمودن از مال موقوفی را دارند . موقوف علیهم باید دارای سه ویژگی باشد .

موجود بودن موقوف علیهم

موقوف علیهم باید موجود باشد یعنی نمی توان به نفع شخصی که وجود ندارد وقف نمود و کسی که در حین عقد فوت کرده است وقف برای او صحیح نمی باشد . ولی می توان برای شخص معدومی که قرار است بعداً به وجود آید وقف نمود . به طور مثال وقف نمودن برای جنینی که به دنیا نیامده است به شرط زنده متولد شدن صحیح می باشد .

معین بودن موقوف علیه

موقوف علیهم باید معلوم باشد بدین معنی که باید در وقف مشخص باشد که وقف برای چه کسی می باشد . و مشخصات ، اسم و صفت موقوف علیهم باید به صورتی معلوم باشد که تعیین نمودن آن به سادگی امکان پذیر باشد . به طور مثال وقف نمودن برای مساجد باید دقیقا ً مشخص شود که منظور کدام مسجد در کجا و کدام محله می باشد . در غیر این صورت وقف باطل خواهد بود .

اهلیت تملک موقوف علیهم

موقوف علیهم باید اهلیت تملک داشته باشد . بدان معنا که شخص یا اشخاصی که مال برای او وقف شده است باید از نظر عقلی و قانونی بتواند مالک منافع عین موقوفه بشود .

عین موقوفه

یکی دیگر از ارکان وقف ، عین موقوفه است ، عین موقوفه به معنای مالی خواهد بود که توسط واقف وقف خواهد شد . مال موقوفه نیز باید عین باشد ، مال واقف باشد ، قابل انتفاع و قابل قبض باشد .

عین بودن مال موقوفه

مال موقوفه باید عین باشد بدان معنا که امکان وقف منفعت  و دین وجود نخواهد داشت . وقف باید بر مال عینی باشد که در عالم خارج وجود داشته و قابل لمس باشد . مثل زمین یا خانه .

مالکیت واقف در مال موقوفه

همان طور که در بالا نیز ذکر شد . مال موقوفه باید در مالکیت شخص واقف  باشد . پس واقف فقط می تواند اموالی را وقف نماید که ملک او باشد . اعم از اینکه آن مال مفروز باشد یا مشاع ، منقول یا غیر منقول باشد .

قابل انتفاع بودن مال موقوفه

مال موقوفه باید قابلیت انتفاع داشته باشد . یعنی به گونه ای باشدکه با استفاده از آن نیز بقا داشته و بتوان از منافع آن سود برد یعنی به صورتی باشد امکان انتفاع نمودن از آن وجود داشته باشد . مانند وقف نمودن ساختمانی برای درمانگاه .

قابلیت قبض مال موقوفه

مال موقوفه باید قابلیت قبض داشته باشد . بدان معنا که باید به صورتی باشد که بتوان آن را به دیگری تسلیم نمود تا در آن تصرف نماید .

لیست استعلام وکلای اصفهان

متولی در وقف

اصطلاح تولیت در وقف به معنای اداره کردن امور موقوفه می باشد . و امور موقوفه به معنای کارهایی است که مربوط به وقف و مال وقفی می باشد و به شخصی که مسئول تولیت و امور موقوفی می باشد را متولی می گویند . می توان متولی را مدیر امور موقوفی دانست که از طرف شخص واقف تعیین می شود و در انجام نمودن امور دارای اختیاراتی می باشد  . طبق قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف متولی در حکم امین خواهد بود و باید طبق مصلحت و منفعت مال موقوفی امور مربوط به مال موقوفی را انجام دهد و اگر کاری  انجام دهد که برخلاف مصلحت و منفعت مال موقوفی باشد مسئول آن خواهد بود و می توان باعث عزل متولی گردد . واقف می تواند شرایط  و ویژگی هایی برای شخص متولی قراردهد.در صورت نیاز به وکیل در شهرستان اصفهان ، می توانید به صورت آنلاین ، تلفنی و حضوری اقدام به اخذ وقت مشاوره نمایید .

تعیین متولی توسط واقف

طبق ماده 75 قانون مدنی ؛ واقف ، تولیت یا اداره نمودن امور موقوفه را به صورت دائمی یا درمدت مشخص و معینی برای خود قرار دهد یا اینکه شخص دیگری را برای این امر انتخاب نماید و در صورت تعدد، متولی ها می توانند به صورت مستقلاًیا مجتمعاً امور موقوفه را اداره نمایند . تولیت ممکن است به یک یا چند نظر به غیر از واقف سپرده شود یا ممکن است به خود واقف و چند نفر دیگر سپرده شود که هر کدام به صورت مستقل یا به صورت اجتماع مال را اداره نمایند.  همچنین امکان دارد واقف شرط نماید که خود او شخصاً یا متولی دیگری که معین شده است نصب متولی نماید . یا اینکه تصمیمی خاص در این موضوع بگیرد .  پس متولی توسط واقف انتخاب می شود و انتخاب آن به چند شیوه امکان پذیر می باشد .

اولا ً اینکه خود شخص واقف می تواند اداره امور موقوفی را بر عهده بگیرد .دوماً اینکه واقف می تواند به همراه شخص دیگری اموال موقوفه را اداره نماید و هر کدام می توانند به صورت مستقل اداره امور موقوفه را بر عهده بگیرند . سوما ً اینکه واقف و متولی می توانند امور  مربوط به مال موقوفه را با همدیگر انجام دهند . چهارماً شخص واقف ، چند نفر را برای انجام نمودن امور مربوط به موقوفی و تولیت انتخاب نماید که هر یک به صورت مستقل این امر را انجام دهند .  پنجماً واقف ، چند نفر برای اداره امور موقوفی و تولیت انتخاب شوند و همه با هم و به صورت اجتماع امور موقوفه را اداره نمایند یعنی برای هر کاری باید همه با هم تصمیم بگیرند  و نمی شود هر کدام به صورت تنهایی آن کار را انجام دهد . ششماً واقف در عقد وقف شرط نماید که خود متولی انتخاب شده بتواند متولی دیگری را انتخاب نماید یا در این مورد هر تصمیمی که لازم را بگیرد .

نکته : تولیت متولی باید توسط شعبه تحقیق اداره اوقات گواهی شود .

عزل متولی

وظایف متولی طبق قانون و وقف نامه مشخص است و متولی وظیفه دارد تمام وظایف خود را انجام دهد در غیر این صورت از سمت خود عزل خواهد شد .

عدم رعایت مصلحت موقوفه

اولین چیزی که باعث عزل شدن متولی می گردد رعایت ننمودن مصلحت موقوفه می باشد . بدان معنی که متولی نمی تواند عملی انجام دهد که باعث ضرر موقوفه باشد و در صورت انجام چنین عملی عزل خواهد شد . در این صورت سازمان اوقاف و امور خیریه  در ابتدا به متولی تذکر خواهد داد و اورا ملزم به رعایت مصلحت موقوفه می نماید ولی در صورت عدم نتیجه متولی عزل می شود .

عدم رعایت وقف نامه

همان طور که ذکر شد وقف نامه دارای مقررت می باشد که اگر متولی شرایط و مقررات وقف نامه را رعایت ننماید مانند وقتی  که توانایی انجام آن را نداشته باشد یا خیانت نماید عزل می شود و در ابتدا به متولی تذکر داده خواهد شد و بعد از  آن در صورت عدم رعایت توسط اداره اوقاف عزل خواهد شد .

از دست رفتن شرایط وقف

اگر واقف دروقف نامه شرایط خاصی را شرط نموده باشد و متولی این شرایط را نداشته باعث عزل او خواهد .

لیست استعلام وکیل تهران

وکیل شهر تهران با ارائه خدمات مشاوره ای و وکالتی به شما عزیزان ، مشکلات شما عزیزان را در کمترین زمان حل می نماید . در صورت نیاز به وکیل در شهرستان اصفهان از طریق راه های ارتباطی موجود درسایت اقدام نمایید.

۰۱شهریور

همه چیز درباره مرور زمان

ممکن است شنیده باشید که بر علیه کسی جرمی واقع شده اما به این دلیل که خیلی نسبت به آن دیر اقدام کرده است دیگر شکایتش پذیرفته نمی شود. در واقع یکی از علت هایی که باعث می شود دعوایی سقوط کند و رسیدگی به آن صورت نگیرد، مسئله ی مرور زمان است. مرور زمان به این معناست که مدتی سپری می شود و به واسطه ی این مدت شپری شده دیگر نتوان درخواست تعقیب و یا رسیدگی به دعوای عمومی را کرد، در نتیجه مجازات و یا جبران خسارت نیز منتفی می شود.

به طور مثال برای واخواهی از حکم غیابی صادر شده تنها 10 روز بعد از ابلاغ واقعی شخص مهلت دارد و بعد از سپری شدن این مهلت دیگر نمی تواند واخواهی کند. و یا در مهلت 20 روز پس از ابلاغ واقعی شخص محکوم علیه می تواند درخواست تجدید نطر بدهد که با گذشت این مدت، او این حق را از دست می دهد.

بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که در امور کیفری مرور زمان یعنی اگر مدتی بگذرد، دیگر از منظر قانون شخص زیان دیده نمی تواند شکایت خود را اعلام و یا درخواست تعقیب و رسیدگی به جرم اتفاق افتاده را بکند.

 

مرور زمان به چه معنا است؟

در قوانین مدون ایران، قانون گذار تعریف دقیق و صریحی از مرور زمان ارائه نداده است. اما وکیل پایه یک دادگستری در تهران در تعریف مرور زمان بیان می دارد: مرور زمان به این معناست که چنانچه مدتی سپری شود و شخص اقدامی انجام ندهد، اگر مدت مقرر شده منقضی شود، دیگر امکان اقامه ی دعوا را ندارد و در حقیقت دعوا شنیده نمی شود.  پس بنا بر این تعریف متوجه می شویم که اگر شخص در مهلت تعیی شده برای احقاق حق خود اقدام یانجام ندهد، با انقاضای این مهلت دیگر نمی تواند حق خود را با اقامه ی دعوا بدست آورد.

اگر بخواهیم ساده تر بگوییم؛ در صورتی که حادثه ای اعم از حقوقی یا کیفری رخ دهد و به موجب آن به شخصی ضرری وارد شود، قانون گذار برای او یک مهلتی را در نظر گرفته است که در این مهلت به دادگاه صالح رجوع کرده و شکایت خود را مطرح کند، تا زیان وارده به او جبران شود. حال اگر این فرد بر اثر سهل انگاری و یا عمدی اقدام به اقامه نمودن دعوا در این مهلت نکند، دیگر این حق را از دست می دهد.

حال سوالی که مطرح می شود این است که آیا مرور زمان در کلیه دعاوی جریان دارد؟ وکیل پایه یک دادگستری در پاسخ به این سوال می گوید: مرور زمان تنها در مواردی استثنایی مورد قبول قرار گرفته است و در همه ی زمینه ها به کار برده نمی شود، و تنها در مواردی که در قوانین احصا شده است اجرا می شود.

به عبارت دیگر قوانینی که مرتبط با مرور زمان بود پیش از انقلاب 57 تدوین شده بود به این دلیل که نظم اجتماعی در زمان مطالبه نمودن حق، با چالش روبرو نشود، مثلا اگر کسی در سال های گذشته دینی داشته است که آن را ادا کرده و رسید پرداخت آن را هم تا مدتی قبل نزد خود نگهداشته بود، ولی بعد از گذشتن سال ها طلبکار پیشین مدعی عدم پرداخت شود، دیگر به دلیل همین مسئله ی مرور زمان نمی تواند در این خصوص اقامه دعوی کند. اما پس از این انقلاب شورای نگهبان در این مورد بازنگری کرد و مرور زمان را شرعی ندانست و آن را رد کرد، و در حال حاضر مرور زمان تنها در برخی از موارد اجرا می شود.

 

در چه قوانینی مرور زمان به‌ رسمیت شناخته شده و اجرا می شود؟

بهترین وکیل اصفهان اظهار می دارد که قوانین ایران به طور کلی دو دسته هستند؛ قوانین حقوقی و قوانین کیفری.

در قوانین کیفری قانون گذار در مورد مرور زمان به طور صریح در موارد 105 تا 113 از قانون مجازات اسلامی مصوب 92 صحبت کرده است. در این موارد مذکور، در مورد مدت مرور زمان تعقیب، صدور حکم و اجرای مجازات احکمی بیان کرده است. به موجب این موارد اگر مدت مقرر شده در قانون از وقوع یک جرمی طی بشود و شخص متضرر اقدامی در جهت اعلام شکایت خود نکند، پس از آن اقامه ی دعوای او در مراجع صالح پذیرفته نخواهد شد. در ماده 105 از قانون مذکور آمده :« مرور زمان، در صورتی تعقیب جرائم موجب تعزیر را موقوف می کند که از تاریخ وقوع جرم تا انقضای مواعد زیر تعقیب نشده یا از تاریخ آخرین اقدام تعقیبی یا تحقیقی تا انقضای این مواعد به صدور حکم قطعی منتهی نگردیده باشد:


    الف- جرائم تعزیری درجه یک تا سه با انقضای پانزده سال
    ب- جرائم تعزیری درجه چهار با انقضای ده سال
    پ- جرائم تعزیری درجه پنج با انقضای هفت سال
    ت- جرائم تعزیری درجه شش با انقضای پنج سال
    ث- جرائم تعزیری درجه هفت و هشت با انقضای سه سال.»

همچنین در ماده 106 این قانون نیز آمده:« در جرائم تعزیری قابل گذشت هرگاه متضرر از جرم در مدت یک سال از تاریخ اطلاع از وقوع جرم، شکایت نکند، حق شکایت کیفری او ساقط می شود مگر اینکه تحت سلطه متهم بوده یا به دلیلی خارج از اختیار، قادر به شکایت نباشد که در این صورت مهلت مزبور از تاریخ رفع مانع محاسبه می شود. هرگاه متضرر از جرم قبل از انقضای مدت مذکور فوت کند و دلیلی بر صرفنظر وی از طرح شکایت نباشد هر یک از ورثه وی در مهلت شش ماه از تاریخ وفات حق شکایت دارد.»

در قوانین حقوقی، به دلیل تعدد و گوناگونی قانون ها ممکن است تعداد مواد و بیان کردن آن ها طولانی و خارج از حوصله باشد اما وکیل خوب در اصفهان مهم ترین آن ها را به طور خلاصه به صورت زیر بیان می کند:  

  1. به موجب ماده 318 قانون تجارت در خصوص دعاوی مرتبط با چک، برات و سفته مرور زمان 5 ساله در نظر گرفته شده است. به بیان بهتر در صورتی که 5 سال از تاریخ اعتراض به عدم پرداخت در برات و سفته و 5 سال از تاریخ صدور گواهی عدم پرداخت در خصوص چک بگذرد دیگر امکان طرح دعوا در مورد آن وجود ندارد. و بدر واقع این اسناد دیگر خاصیت تجاری خود را از دست می دهند.
  2. در ماده 36 قانون بیمه مصوب ۱۳۱۶ برای اقامه دعوی در خصوص حادثه پیش آمده مرور زمان 2 ساله در نظر گرفته شده است. یعنی اگر بیمه گذار یا همان شخصی که چیزی را بیمه کرده است در ظرف 2 سال از حادثه ای که پیش آمده اقدامی برای دریافت خسارت نکند، با انقضای مدت دیگر این امکان را ندارد.
  3. در ماده ۱۶ قانون امور گمرکی درباره مرور زمان گمرکی آمده که اگر بر اثر اشتباه در محاسبه و یا هرچیزی اعم از آن که از طرف صاحب کالا باشد یا خود گمرک، وجهی کمتر یا بیشتر پرداخت شده باشد، هر یک از این دو طرف به مدت 6 ماه فرصت دارند تا برای دریافت مبلغ صحیح اقامه ی دعوا کنند. باید اضافه کرد که مبدا شروع این مرور زمان تاریخ صدور سند ترخیص است.

 

عدم حمایت قانونی از حق پس از انقضای مرور زمان

بهترین وکیل در اصفهان بیان می دارد که با گذشت مرور زمان هرگز هیچ حقی ساقط و یا زایل نمی شود بلکه صرفا از آن حق دیگر حمایت قانونی صورت نمی گیرد.

به طور مثال، اگر الف دینی به ب داشته باشد و به عبارتی به او بدهکار باشد، اگر مدتی که معین شده است از آن بگذرد  شخص ب دیگر نمی تواند برای مطالبه ی این دین بر علیه الف اقامه دعوا کند. و در صورت اقامه هم قرار رد دعوا صادر می شود. اما در هر صورت شخص الف به ب بدهکار است و می تواند خارج از رسیدگی های قانونی بدهی او را به او پرداحت کند، حتی اگر مشمول مرور زمان شده باشد.

 

ماده 266 قانون مدنی نیز حکم کرده است که:« در مورد تعهداتی که برای متعهدله قانوناً حق مطالبه نمی باشد اگر متعهد به میل خود آن را ایفاء نماید دعوی استرداد او مسموع نخواهد‌ بود». مستفاد از این حکم نتیجه می گیریم که اگر حق و یا دینی مشمول مرور زمان بشود دیگر به آن حق طبیعی گفته می شود.

 

انواع مرور زمان کیفری

 وکیل پایه یک در اصفهان می گوید در قانون مجازات اسلامی مصوب 92 مرور زمان کیفری به سه دسته تقسیم شده است که به از قرار ذیل است:

  • مرور زمان شکایت

چنانچه شخص متضرر و شاکی در مدتی که معین شده است اقدامی برای شکایت نکند، در صورت انقضای این مهلت حق شکایت کردن را از دست می دهد و دیگر به آن جرم رسیدگی نمی شود. در نتیجه حق شکایت برای شخص شاکی ساقط می شود.

به گفته ی این وکیل پایه یک مهلت شکایت برای جرایم تعزیری و قابل گذشت یک سال از تاریخ اطلاع از وقوع جرم است. حال اگر به این مهلت توجهی نشود و منقضی شود دیگر اقامه ی دعوا مسموع نیست.

  • مرور زمان تعقیب

در مرور زمان تعقیب یا فرد زیان دیده اصلا شکایتی نمی کند که پس از انقضای مدت دیگر این حق را از دست می دهد و یا شکایت کرده اما از آخرین اقدام تعقیبی، 3 تا 15 سال می گذرد و همچنان رأی قطعی صادر نشده است.

  • مرور زمان مجازات

اگر در خصوص یک جرمی حکم قطعی صادر شود ولی اقدامی برای اجرای مجازات انجام نگیرد و مهلت قانونی آن سپری بشود، دیگر حکم اجرا نمی شود.